بر اساس آخرین گزارشها از خسارتهای سیل در لیبی، تعداد قربانیان به بیش از ۱۱ هزار نفر رسیده است. هزاران تن از قربانیان در گورهای جمعی دفن شدهاند. شهردار شهر سیلزده درنه اعلام کرد آمار کشتهشدگان احتمالا به ۲۰ هزار نفر خواهد رسید. هزاران نفر همچنان در شمار مفقودشدگان هستند.
از جمله پرسشهای مطرح شده پس از وقوع این سیل سهمگین این است که چگونه سالها درگیری و هرج و مرج سیاسی، لیبی را در برابر این سیل آسیب پذیر کرد؟ چرا هیچ هشداری قبل از شکسته شدن سد در شهر درنه به مردم داده نشد؟ و ...
گاردین در گزارشی به بررسی دلایل شدید بودن خسارات وارده در لیبی در پی وقوع سیل پرداخت و نوشت که طوفان دانیل، تنها عامل ویرانیهای ایجاد شده در شهر درنه نیست بلکه سالها بیتوجهی و سوءمدیریت، نقش مهمی در چگونگی وقوع فاجعه در این کشور داشته و دارد.
لیبی پس از بهار عربی و سقوط حکومت معمر قذافی در سال ۱۳۹۰، به دلیل درگیری بین نیروهای مخالف، ثبات لازم را برای بهبود شرایط کشور پیدا نکرد.
سالها جنگ، زیرساختهای این کشور را ویران کرد. به طوری که لیبی از سال ۱۳۹۳ و سه سال پس از خروج نیروهای ناتو از این کشور، بین دو دولت رقیب تقسیم شده است.
گاردین با اشاره به نحوه اداره کشور در سالهای اخیر نوشت هنگامی که بحران آب و هوا با یک حکومت ناکارآمد روبهرو میشود، نتیجه آن فاجعهای است که در لیبی شاهد آن هستیم.
بدیهی بود که پس از رسیدن طوفان دانیل به سواحل شمالی لیبی، شهرهای نوار ساحلی با میزان بارندگی فوقالعادهای دستوپنجه نرم کنند چرا که طوفان دانیل، قبل از عبور از دریای مدیترانه و در شکل ضعیفتر خود خسارت شدیدی در یونان ایجاد کرده بود.
اما وسعت ویرانی ناشی از سیل در لیبی بسیار شدید است؛ بهطوری که تخمین زده میشود طوفان روز چهارشنبه ۲۱ شهریور، تقریبا یکچهارم شهر درنه را همراه خود به دریا برده باشد.
نتایج بهار عربی برای مردم لیبی چه بود؟
پس از سرنگونی خونین حکومت معمر قذافی در سال ۱۳۹۰، این کشور عمدتا به وسیله دو دولت رقیب اداره میشود؛ یکی در طرابلس و دیگری در طبرق که هر کدام از سوی جمعی از بازیگران خارجی رقیب از جمله ترکیه، امارات متحده عربی، قطر، مصر و گروه واگنر روسیه حمایت میشوند.
تحت حکومت شبهسوسیالیسم قذافی در اواخر دهه ۵۰ و ۶۰ خورشیدی، دیکتاتور حاکم بر این کشور با در دست گرفتن اداره شرکتهای نفت، بخش خصوصی را متلاشی کرد و در نتیجه پایگاه قدرت مستقل طبقات بالای جامعه را در هم شکست.
ولفرام لاچر، یکی از ویراستاران مجموعه مقالاتی که اخیرا با عنوان «خشونت و تحول اجتماعی در لیبی» منتشر شده، به گاردین گفت: «شرکتهای دولتی در پی این تغییرات به شبکههای حمایتی تبدیل شدند.»
هر دو دولت کنونی حاکم در لیبی تمرکزگرا هستند. وزیران حکومت وحدت ملی، مستقر در غرب کشور از سوی شبه نظامیان معرفی شدند.
در شرق نیز، ژنرال خلیفه حفتر، رییس اقتدارگرای ارتش ملی لیبی و خانوادهاش در روندی مشابه، مدیران مورد تایید خودشان را بر سر کار آوردند.
با اینحال دو طرف تا سال ۱۳۹۹ درگیر جنگ همهجانبه بودند. نیروهای حفتر، طرابلس را در یک کارزار نظامی ناکام به مدت یک سال به محاصره درآوردند تا بتوانند پایتختی را تصرف کنند که در آن هزاران نفر کشته شدند.
سپس در سال ۱۳۹۹، فتحی بشاغا، رهبر سابق دولت شرقی در تلاشی مشابه سعی کرد دولت خود را به طرابلس منتقل کند اما به وسیله شبهنظامیان رقیب مجبور به عقبنشینی شد.
با بروز این درگیریها، لیبی محیط ناامنی برای سرمایهگذاریهای زیرساختی است که تنها در درازمدت سودآور هستند.
درنه؛ شهری آبستن فاجعه
شهر درنه با این شرایط نابهسامان و مدتها پس از سقوط قذافی، نیاز به سرمایهگذاریهای زیرساختی داشته است.
پس از سلطه حفتر در سال ۱۳۹۵ بر شرق لیبی، او همیشه تلاش کرده است تا کنترل سیاسی درنه را در دست بگیرد.
دو سد بزرگ در دره باریک بالای درنه، همزمان با حکومت معمر قذافی در دهه ۵۰ خورشیدی به دست یک شرکت یوگسلاویایی ساخته شدند.
این دو سد، ایمنی مورد نیاز را برای چنین شرایطی نداشتند و آبستن فاجعه بودند؛ به ویژه وجود ساختمانهای ناایمن متراکم و مرتفع نزدیک رودخانه، شرایط شهر درنه را خطرناکتر هم میکرد.
یک مقاله دانشگاهی در سال ۱۴۰۱ به تشریح خطر ناشی از این دو سد پرداخته و وضعیت پوسیدگی آنها را بررسی کرده بود.
به گزارش گاردین، در این مقاله با توجه به نقشهبرداری (توپوگرافی) منطقه محاسبه شده بود که این دو سد تحمل چه میزان آبی را دارند و با چه راهکاری میتوانند از وضعیت بحرانی خارج شوند.
بر همین اساس بودجهای برای بهبود شرایط سدها در نظر گرفته شد اما حسابرسی منتشر شده در فضای مجازی نشان میدهد مقدار کمی از آن برای مقاومسازی سدها هزینه شده است.
همین امر باعث شد هنگامی که سیل سد اول را درهم شکست، آب به سرعت پشت سد دوم جمع شود و باعث ترکیدن آن هم بشود.
این در حالی است که هیچ دستوری مبنی بر تخلیه سد با نزدیک شدن طوفان داده نشده بود. در عوض، شبهنظامیان لیبی مقررات منع آمد و شد اعلام کردند؛ تنها پاسخی که در مواجهه با هر بحرانی میدهند.
آیا شیوه اداره لیبی تغییر میکند؟
انتخابات شورای شهر درنه قرار بود با تنظیم لیست نامزدها و ثبتنام رایدهندگان در ماه جاری برگزار شود. با این حال در هفتههای اخیر اعضای تیپ اولیا الدم وفادار به حفتر، پوسترهای تبلیغاتی را سوزانده و نامزدها را به آدمربایی و قتل تهدید کردند. آنها همچنین خواستار لغو انتخابات و انتصاب فرماندار نظامی در این شهر شدند.
رییس کمیسیون انتخابات گزارش داد که او نیز از جانب این افراد مورد تهدید قرار گرفته است.
آگیلا صالح، رییس مجلس نمایندگان در پارلمان مستقر در شرق، تشکیل یک شورای مدیریت موقت را برای به تعویق انداختن انتخابات و آرام کردن اوضاع پیشنهاد کرد.
هنوز مشخص نیست آیا سیاستمدارانی که اهمیتی به آمادگی درنه برای قرار گرفتن در معرض مخاطرات طبیعی نمیدهند، همراه با ساختمانهایی که سیل به داخل رودخانه فرو ریخت، شسته و برده شده (برده خواهند شد) یا خیر؟
تجربه چند سال گذشته در لیبی نشان میدهد دولتهای حاکم چه در شرق و چه در غرب، توانایی شگفتانگیزی برای ادامه حیات خود دارند.