ویدا ربانی، زندانی سیاسی در نامهای از زندان اوین با اشاره به صدور احکام اعدام برای پخشان عزیزی و شریفه محمدی، زنان زندانی، از خشونت و بدرفتاری با متهمان در بازداشتگاههای امنیتی انتقاد کرد. او در نامهاش تاکید کرد که نسیم غلامی سیمیاری و وریشه مرادی در خطر صدور حکم اعدام هستند.
ربانی در این نامه که با عنوان «ما در دادگاهها بیش از هر زمان شهروندیم» در وبسایت نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی منتشر شده، نوشت: «زنان بیحق شده، حالا شهروند میشوند تا بتوان آنها را به دادگاه برد و برایشان سنگینترین حکم مرگ را صادر کرد.»
روز چهارشنبه ۱۰ مرداد نیز تشکلهای صنفی و فعالان دانشجویی ۲۰ دانشگاه کشور در بیانیهای مشترک خواهان برگزاری فوری تجمعات اعتراضی خارج از کشور در حمایت از محمدی و عزیزی، زنان زندانی سیاسی محکوم به اعدام و سیمیاری و مرادی زنان زندانی سیاسی در خطر صدور حکم اعدام شدند.
ربانی در بخش دیگری از نامه خود با اشاره به حکم اعدام صادر شده برای پخشان عزیزی، همبندیاش در اوین و در خطر صدور حکم اعدام بودن نسیم غلامی سیمیاری و وریشه مرادی، دو همبندی دیگرش، نوشت: «آنها شهروند شدهاند و باید قانون بر آنها اعمال شود.»
این زندانی سیاسی با ذکر نمونههای از شکنجههای اعمال شده بر پخشان عزیزی نوشت: «وقتی سر پخشان به دیوار کوبیده میشد، پخشان حیات صرف بود و قانون از او دفاع نمیکرد، اما همان اقتدار قانونی امروز او را به عنوان شهروند شناسایی و مستحق اعدام میداند.»
او با بیان اینکه سیمیاری نیز همین وضعیت دوگانه را زندگی میکند، از چند ماه نگهداری همبندیاش در یکی از خانههای امن سازمان اطلاعات سپاه سپاه پاسداران، به عنوان نمونهای از شکنجههای اعمال شده بر او نام برد و نوشت: «ما ساعتهای طولانی را با نسیم در هواخوری زندان گذراندهایم و هر یک از بازداشتها و بازجوییهایمان حرف زدهایم. من لابهلای خندهها و حرفهای پراکنده شنیدم که نسیم زیر فشار برای اعتراف از شدت درد و ضعف از هوش میرفته است.»
طی هفتههای گذشته جریان تازهای از طرح اتهامات سنگین علیه زندانیان سیاسی و صدور احکام اعدام در ایران با اتهامات سیاسی به راه افتاده است.
پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کُرد، روز سوم مرداد و شریفه محمدی، فعال کارگری روز ۱۴ تیر بابت اتهام «بغی» به اعدام محکوم شدند.
وریشه مرادی و نسیم غلامی سیمیاری، دو زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین نیز با اتهامات مشابه در خطر صدور احکام سنگین نظر اعدام هستند.
وحید بنیعامریان، پویا قبادی، بابک علیپور، ابوالحسن منتظر، سیدمحمد تقوی، اصغر دانشفر، سلیمان ادهمی، حسین خسروی، هیوا نوری و حمیدرضا سهلآبادی شمار دیگری از زندانیان سیاسی و عقیدتی هستند که با اتهاماتی از جمله «بغی» مواجهاند.
ربانی اوایل مهر سال ۱۴۰۱ از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و در دادگاه انقلاب به شش سال و ۱۵ ماه حبس محکوم شد.
این خبرنگار زندانی از فاصله میان زمان بازداشت تا پایان بازجوییهای زندانیان سیاسی و انتقال آنها به بند عمومی، به عنوان «فاصلهای که میتواند با خشونت پر شود» یاد کرد و تاکید کرد: «همواره در فاصله بین بازداشت تا تحویل متهم به دستگاه قضایی شکافی است که میتواند با هر خشونتی پر شود. در این فاصله دیگر بشری دارای حقوق وجود ندارد، حقوقش به تعلیق درمیآید و در برابر خشونتی که ساخته اقتدار قانونی است، بیدفاع شود.»
او از فاصله بین بازداشت تا تحویل به مرجع یا مرکزی قانونی، به عنوان پرمخاطرهترین و بیپناهترین لحظات افراد بازداشتی شده نام برد و پرسید: «در این بازه زمانی چه نظارتی وجود دارد؟ بازداشتی چه حقی دارد و اگر حقی از او گرفته شد چگونه باید آن را اثبات کند؟»
در هفتههای گذشته، صدور حکم اعدام برای دو زن زندانی سیاسی و در خطر صدور حکم اعدام قرار گرفتن دستکم دو تن دیگر از زنان زندانی سیاسی، اعتراضات بسیاری به دنبال داشت.
در تازهترین نمونه، کارزار سهشنبههای «نه به اعدام» روز سهشنبه ۹ مرداد در بیستوهفتمین هفته به ۱۸ زندان کشور گسترش یافت و زندانیان سیاسی اوین (بند زنان، چهار، شش و هشت)، قزلحصار (بند سه، چهار)، مرکزی کرج، خرمآباد، خوی، نقده، سقز، تبریز، مشهد، قائمشهر، اردبیل، کامیاران، مریوان، سلماس، ارومیه، بانه، نظام شیراز و لاکان رشت اعتصاب غذا کردند.
جمهوری اسلامی از آغاز روی کار آمدن خود همواره فعالان مدنی و سیاسی منتقد حکومت را بازداشت، شکنجه و زندانی و بسیاری از آنان را اعدام کرده است.
از زمان آغاز خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی از شهریور ۱۴۰۱ تاکنون، سرکوب فعالان مدنی، سیاسی و معترضان از سوی حکومت شدت گرفته و همچنان ادامه دارد.