گرچه جمهوری اسلامی در هر بدکاریای ید توانایی دارد، با خیزش انقلابی مردم ایران، جهان چشم دوخته تا ببیند در نهایت کدام شرارت رژیم باعث خواهد شد کار خودش یکسره شود.
در میان گمانهزنیها، نگارنده مقالهای تحلیلی که در فارین پالیسی منتشر شده، بر این باور است در نهایت فساد همهگیر جمهوری اسلامی، گریبان رژیم را گرفته و آن را خفه خواهد کرد.
نویسنده معتقد است که آمریکا میتواند با افشای موارد فساد و لیست اموال سران جمهوری اسلامی در ایالات متحده، اروپا را هم در این کار با خود همراه و به جنبش مردم ایران کمک کند.
خیزش انقلابی مردم ایران علیه جمهوری اسلامی که با اعتراض به کشته شدن ژینا (مهسا) امینی ۲۲ ساله در بازداشتگاه گشت ارشاد آغاز شد، همچنان ادامه دارد.
جمهوری اسلامی در کشمکش برای یافتن قرصی جادویی که با خوراندن آن به ملت، جنبش را سرکوب کند کم آورده است اما وضعیت جنبش هم خیلی خوب نیست چون مردم هم تا به اینجای کار نتوانستهاند کار رژیم را تمام کنند.
آن ضربه آخر به پیکر کمجان جمهوری اسلامی اما «فساد رژیم» است که بلای جان آن است. غرب هم میتواند ماشه را برای شلیک تیر خلاص بکشد.
قبل از گفتن هر چیزی درباره فساد جمهوری اسلامی، نگاهی به حکومتهای مستبدی بیندازیم که به زبالهدان تاریخ افتادند. در بسیاری موارد، رهبران این حکومتها به صندلیهای سازمان ملل متحد تکیه میزدند و با مالیاتی که شهروندان آمریکایی میپرداختند، در کاخ سفید پذیرایی میشدند تا وقتی که از میدان به در شدند و مردم کشورشان را با شوک ناشی از فسادهای آنان و این که چطور خزانههای کشورهایشان را از میلیاردها دلار خالی کرده بودند، تنها گذاشتند.
مورد رهبرانی همچون حسنی مبارک در مصر، صدام حسین در عراق و معمر قذافی در لیبی، همه و همه از همین دست هستند و نام بردن از همه این موارد، ما را به بحث درباره ایران و فساد جمهوری اسلامی نزدیک میکند.
زمانی بود که سنی و شیعه، به مبارزه با فساد در خاورمیانه، جایی که فساد در آن همهگیر است میبالیدند اما از آن وقت، دیر زمانی گذشته است.
علیاکبر هاشمی رفسنجانی، رییسجمهوری اسبق و درگذشته رژیم، میلیونها دلار اموال به اسمش بود.
سازمان «اتحاد علیه ایران هستهای»، سازمانی مخالف با رژیم، نموداری زمانی از دزدیهای رژیم با جزییات میلیاردها دلار دزدیده شده از وزارت نفت، بانکهای دولتی و بخش درمان و دارو و تجهیزات منتشر کرده است.
پیش از تصدی مقام ریاست قوه قضاییه از سوی ابراهیم رئیسی هم صادق آملی لاریجانی، از وثیقههای گذاشته شده، ۱۰۰ میلیون دلار در حسابهای بانکی مختلف اندوخته داشت.
گرچه اخبار گوشهای از این فسادها در روزنامهها و گزارشهای داخل ایران هم منتشر میشود اما هر چه فساد بیشتر به جای باریک و تاریک برسد، اخبار آن هم کمتر و کمرنگتر میشود. مثلا از میزان فساد محمدباقر قالیباف و قاسم سلیمانی خبر چندانی در دست نیست و هر آنچه از آن درز کرد هم علی خامنهای کار دشمن خواند.
البته انکار فساد منحصر به فساد مالی نیست. مثلا خامنهای بر موارد آزارهای جنسی سعید طوسی، قاری قرآن حکومتی هم سرپوش گذاشت و دهان روزنامهها و دیگرانی که از موارد آزار جنسی او خبر داده بودند، بست.
پرونده فساد آملی لاریجانی هم که باز نشده، بسته شد.
مهدی کروبی هم که همچنان در حصر خانگی به سر میبرد، در نامهای سرگشاده خامنهای را به سکوت در برابر فساد سیستماتیک و فقیر کردن دهها میلیون ایرانی و ریختن ثروت آنها به جیب سردمداران رژیم متهم کرده و هشدار داده بود با چنین رویهای، قشر ضعیف جامعه که طرفدار جمهوری اسلامی بوده به انبار باروت تبدیل خواهد شد.
انتشار اخبار مرتبط با فساد در حالی است که طبق آمار اخیر خود مقامات جمهوری اسلامی بیش از ۶۰ درصد جمعیت ۸۴ میلیون نفری ایران زیر خط فقر زندگی میکنند و از آن شمار، یکسوم در «فقر مطلق» زندگی میکنند که این تعداد نسبت به سال قبل آن، دو برابر شده است.
جمهوری اسلامی برای فقری که دامنگیر آن شده، آمریکا و تحریمهای بینالمللی را مقصر میداند اما مردم ایران نشان دادهاند فقط دولت خودشان را مقصر فقر در این کشور میدانند.
مردم ایران هم مثل مردم مصر و لیبی پس از سرنگونی مبارک و قذافی، پس از سقوط جمهوری اسلامی خواهند فهمید که رهبر جمهوری اسلامی و دار و دسته او چقدر پول از آنها به یغما بردهاند اما در نهایت همین فساد حکومتی است که میتواند ورق را برگرداند و آنها را علیه نیروهای سرکوب و حکومت بشوراند.
پیشتر دولت دونالد ترامپ، ثروت خامنهای را بالغ بر ۲۰۰ میلیارد دلار تخمین زده بود اما اقدامات آمریکا جز در همین حد اطلاعات دادنهای اینچنینی و نهایتا سقلمه زدن به جمهوری اسلامی نبوده است چون هنگامی که ترامپ شروع به برملا کردن اسرار اموال سران جمهوری اسلامی کرد، آمریکا و اتحادیه اروپا میتوانستند همان موقع پته شبکه فساد مالی پنهان رهبر جمهوری اسلامی و خانوادهاش را بر آب بریزند و بر اساس همان اطلاعات، دست به عمل بزنند اما این کار را نکردند.
ایالات متحده در واکنش به حمله صدام حسین، رییسجمهوری وقت عراق به کویت در سال ۱۹۹۰ اموال او را بلوکه کرد و همین درباره اموال معمر قذافی و دار و دسته او هم اتفاق افتاد. پس چرا در مورد جمهوری اسلامی دست روی دست گذاشته است؟ اگر دشمنان ایالات متحده میتوانند اموالشان را در صورت مشارکت و درگیری در جنگ از دست بدهند، چرا آمریکا نباید دست بجنباند و این کار را از همین حالا درباره جمهوری اسلامی بکند؟
در سالهای اخیر بسیاری از سران خاورمیانه پول و املاک در آمریکا داشتهاند و آمریکا برای اینکه جزییات چنین اموالی را در اختیار شهروندان ایران قرار دهد، گزینههای زیادی در اختیار دارد چون در نهایت فساد است که چشم اسفندیار رژیم جمهوری اسلامی است.
حال آیا واقعا زمانش نرسیده که آمریکا تیری به سمت آن رها کند تا مردم ایران را از شر جمهوری اسلامی برهاند؟