تحقیقات جدید دانشگاه سملویز مجارستان نشان میدهد آنچه به عنوان سبک زندگی سالم میشناسیم، میتواند به یک بیماری جدی تبدیل شود. وسواس در خوردن غذای سالم که به «ارتورکسیا عصبی» معروف است، میتواند زندگی اجتماعی و سلامت جسمی افراد را به خطر بیندازد.
به گزارش تلگراف نتایج مطالعه روی ۱۷۹ مدل زن نشان میدهد بیش از یک سوم آنها علائمی از اختلال ارتورکسیا عصبی را نشان میدهند. این اختلال که با وسواس شدید در مصرف غذاهای «خالص» و «سالم» شناخته میشود، تنها به جامعه مدلها محدود نمیشود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد حدود ۲۰ درصد از دانشجویان عادی نیز با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند.
ریشههای روانشناختی این اختلال
ارتورکسیا عصبی برای اولین بار در سال ۱۹۹۷ توسط استیون براتمن، پزشک آمریکایی شناسایی و معرفی شد. او در مطالعات خود دریافت که محدودیتهای غذایی در برخی افراد میتواند به پیامدهای نگرانکنندهای مانند انزوای اجتماعی، اضطراب، سوء تغذیه و حتی در موارد حاد به مرگ منجر شود.
ارتورکسیا عصبی مردان و زنان را به طور مساوی درگیر میکند. تحقیقات نشان میدهد افراد مبتلا به این عارضه معمولا نمرات بالایی در خصیصههای خودشیفتگی و کمالگرایی کسب میکنند. این افراد اغلب با تمایل به احساس برتری نسبت به دیگران، از رژیم غذایی سختگیرانه خود به عنوان نشانهای از «اراده قویتر» یا «سبک زندگی برتر» استفاده میکنند.
پیامدهای اجتماعی وسواس غذایی
افراط در رعایت رژیم غذایی سالم میتواند پیامدهای جسمی و روانی جدی به همراه داشتهباشد.
به گفته دکتر نیکولت بوگار از موسسه علوم رفتاری دانشگاه سملویز، محدود کردن رژیم غذایی به غذاهای خاص مانند ماهی، سبزیجات، غذاهای سبز، مواد خام یا صرفا غذاهای بدون کربوهیدرات، میتواند به کمبودهای تغذیهای جدی منجر شود، درست مانند آنچه در افراد مبتلا به سایر اختلالات خوردن مشاهده میکنیم.
این افراد معمولا به میزان کافی ویتامینها، مواد معدنی، پروتئین و کربوهیدرات دریافت نمیکنند و در نتیجه علائمی مانند ریزش مو، شکنندگی ناخنها و خستگی مزمن را تجربه میکنند. اما شاید مهمترین نشانه این اختلال، تاثیر آن بر روابط اجتماعی است. افراد مبتلا به ارتورکسیا عصبی ممکن است از شرکت در مهمانیهای خانوادگی، شام کریسمس یا دورهمیهای دوستانه خودداری کنند، زیرا نمیتوانند روال سختگیرانه غذایی خود را کنار بگذارند.
این محدودیتهای شدید غذایی نه تنها به انزوای اجتماعی میانجامد، بلکه میتواند استرس قابل توجهی را به فرد تحمیل کند. هر گونه اختلال در برنامه غذایی دقیق و وسواسگونه این افراد میتواند باعث اضطراب شدید و پریشانی در آنها شود.
آمار و ارقام
آمارها نشان میدهد حدود ۳۵ درصد از مردم بریتانیا با پایان یافتن جشنهای کریسمس و آغاز سال نو به سمت رژیمهای غذایی سختگیرانه روی میآورند.
طبق آمار سازمان بهداشت ملی بریتانیا، ۶/۴ درصد (شش ممیز چهار) بزرگسالان علائم اختلالات خوردن را نشان میدهند و بیاشتهایی با بالاترین نرخ مرگومیر در میان اختلالات روانی، هشت درصد از این موارد را تشکیل میدهد.
تحقیقات نشان میدهد حدود ۴۶ درصد از بیماران مبتلا به بیاشتهایی به صورت کامل بهبود مییابند، ۳۳ درصد بهبودی نسبی پیدا میکنند و ۲۰ درصد به صورت مزمن با این بیماری درگیر میمانند.
حفظ تعادل
نتایج این پژوهش نشان میدهد تغذیه «پاک» و «سالم» به آرمانی دستنیافتنی برای ۹۰ درصد از افراد مورد مطالعه تبدیل شده است.
دکتر بوگار تاکید میکند که غذا خوردن را نباید صرفا به عنوان منبعی برای دریافت مواد مغذی در نظر گرفت. او معتقد است غذا خوردن یک رویداد اجتماعی و فرهنگی است و طبقهبندی سختگیرانه غذاها به «خوب» و «بد» میتواند غذا خوردن را به نوعی خودتنبیهی تبدیل کند.
دکتر بوگار به جای تمرکز بر رژیمهای غذایی فوقالعاده سختگیرانه، پیشنهاد میکند افراد به دنبال یک برنامه غذایی متعادل و پایدار در درازمدت باشند. او تاکید میکند که گاهی لذت بردن از شکلات یا غذاهای خاص تعطیلات، بدون احساس گناه، میتواند بخشی از یک سبک زندگی سالم باشد.