لحن مقامات جمهوری اسلامی بار دیگر تند شده است و اگر این تندی به معنای تایید گزارشها درباره آماده شدن سپاه برای حملهای دیگر به اسرائیل باشد، باید گفت که جمهوری اسلامی در قماری تازه گلوله هفتتیر را روی شقیقه خود گذاشته است.
در شرایطی که اسرائیل مترصد کوچکترین بهانهای است تا فشارهای دولت جو بایدن را پس بزند و آنطور که میخواهد به جاهایی که در نظر دارد حمله کند، پیشقدمی در آغاز دور تازه رویارویی مستقیم، بینهایت غیرعقلایی و غیرمنطقی بهنظر میرسد تا آنجا که میتوان گفت رهبران جمهوری اسلامی در محاسبات خود برای اجرایی کردن اصل اساسی این حکومت یعنی «حفظ نظام اوجب واجبات است»، دچار اشتباهاتی جدی شدهاند و عملا به نابودی خود کمک میکنند.
مگر آنکه جمهوری اسلامی به عنوان حکومتی اقماری بر اساس دستور یا دسیسه روسیه دست به چنین کاری بزند، آن هم درست در زمانی که سربازان کره شمالی وارد جنگ مستقیم با اوکراین شدهاند و مسکو آشکارا از تعمیق روابط نظامی خود با جمهوری اسلامی سخن میگوید.
روحانیون شیعه پس از قرنها توانستهاند به تنهایی و بدون هیچ شریکی بر ایران حاکم شوند. بزرگترین درس و میراث روحالله خمینی برای جانشین و رهروانش این بوده که حفظ این حکومت بر هر چیز دیگری، از منافع ملی و مصلحت مردم ایران گرفته تا حتی قوانین و اصول اساسی و بنیادین شرع و اسلام، ارجحیت و اولویت دارد. بنابراین اصل، انجام هر کاری برای تداوم حکومت فقها مطلقا جایز و رواست و برعکس، انجام هر کاری که موجب ضعف و نابودی این حکومت گردد مطلقا حرام و ممنوع است. او بر این دستور سیاسی برای حفظ قدرت به هر قیمت، جامهای از دین پوشاند و گفت: «حفظ نظام اوجب واجبات است.»
در هفتههای اخیر هم خامنهای و هم فرماندهان سپاه نه از مجازات سخت و پشیمانکننده حرفی زده بودند و نه اصولا از پاسخ دادن به حملات اسرائیل در لبنان و ایران. نیویورکتایمز و آکسیوس به نقل از منابع جمهوری اسلامی و اسرائیل خبر از آماده شدن جمهوری اسلامی برای حملهای دیگر به اسرائیل دادهاند با این تفاوت که منابع اسرائیلی آکسیوس میگویند حمله پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و از خاک عراق صورت خواهد گرفت و منابع جمهوری اسلامی به نیویورکتایمز گفتهاند حمله بعد از انتخابات و از خاک ایران انجام میگیرد.
پاسخ اسرائیل به هر دو حمله موشکی جمهوری اسلامی، در کنار عملیات مکرری که در خاک ایران انجام داده و آخرینش کشتن اسماعیل هنیه در تهران و در روز تحلیف پزشکیان بوده، به اضافه شدت ضربات بیسابقهای که به حماس و از آن مهمتر به حزبالله وارد شده، نشان میدهد که ادامه و یا تشدید رویارویی نظامی به چه نتایجی منجر خواهد شد.
رهبران جمهوری اسلامی خود بهتر از هرکس دیگری از این نتایج آگاهند و در عین حال میدانند که در این جنگ، مردم ایران نه تنها از آنها حمایت نمیکنند، بلکه از یک حمله کوبنده که به سقوط و یا تضعیف این حکومت شرور بینجامد ناخرسند نخواهند بود.
علی خامنهای در اولین و تنها واکنش عمومی خود به حمله روز پنجم اسرائیل به اهداف نظامی جمهوری اسلامی، روز یکشنبه ششم آبان گفته بود که که کیفیت فهماندن قدرت و اراده» جمهوری اسلامی به اسرائیل را مسئولان باید تشخیص دهند و آنچه که «صلاح» است، انجام بگیرد.
در روز پنجشنبه، ۱۰ آبان، پس از سکوتی چند هفتهای درباره یک حمله نظامی دیگر به اسرائیل، فرمانده کل سپاه و جانشین او از پاسخ قطعی جمهوری اسلامی به حمله اخیر اسرائیل سخن گفتند و سپس رییس دفتر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در اظهاراتی که برای او کمسابقه محسوب میشود، این پاسخ را «سخت و پشیمانکننده» خواند.
گزارشهای نیویورکتایمز و آکسیوس پس از این دست اظهارنظرهای ستیزهجویانه در روز پنجشنبه منتشر شد و باعث گردید که آمریکا بار دیگر به روشنی و تندی به جمهوری اسلامی هشدار دهد که دست به حملهای دیگر علیه اسرائیل نزند.
اگر اساسا چنین حملهای صورت بگیرد، زمان آن نیز بینهایت معنادار است. تقریبا تردیدی نیست که حمله به اسرائیل قبل از سهشنبه ۱۵ مهر، روز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، به سود دونالد ترامپ تمام میشود و قاعدتا این چیزی نیست که جمهوری اسلامی بهدنبالش باشد؛ درست برعکس روسیه.
اما اگر حمله پس از انتخابات هم صورت بگیرد، جمهوری اسلامی پیشاپیش آمریکا را وارد فاز جدیدی خواهد کرد، فارغ از آنکه چه کسی برنده انتخابات باشد و این هم باز چیزی نیست که رهبران تقیهکار و خدعهگر جمهوری اسلامی اکنون و در زمانی بخواهند آن را انجام دهند که در ایران و لبنان و غزه و یمن بیش از هر زمان دیگر زیر ضربهاند و بیش از هر چیز به زمانی برای بازسازی خود نیاز دارند.
بنابراین با در نظر گرفتن مجموعه شرایط، رجزخوانی دوباره مقامات جمهوری اسلامی و فرماندهان سپاه بیشتر به یک بلوف میماند. اما اگر گزارشها درست باشد و جمهوری اسلامی درگیری نظامی مستقیم با اسرائیل را از نو شروع کند، محتملترین دلیل برای چنین اقدام میتواند تحمیل اراده و منافع روسیه نه تنها بر منافع ملی ایران و ایرانیان بلکه بر اراده و نفع جمهوری اسلامی باشد. درگیری هرچه بیشتر آمریکا و حتی ورود مستقیم به جنگ در خاورمیانه، چه قبل از انتخابات رخ دهد و چه پس از آن، به سود روسیه خواهد بود و دست کرملین در کشورگشایی در اوکراین را بیش از گذشته باز خواهد کرد.