بحث حمله احتمالی اسرائیل و تاثیر آن بر سرنگونی جمهوری اسلامی، این روزها در میان ایرانیان به موضوعی داغ تبدیل شده است. آیا میتوان با قطعیت گفت که حمله اسرائیل به سقوط جمهوری اسلامی منجر میشود؟ یا برعکس، آیا میتوان با قاطعیت گفت که این حمله هرگز چنین نتیجهای نخواهد داشت؟
برخی معتقدند که حمله اسرائیل نمیتواند به سرنگونی جمهوری اسلامی منجر شود و نباید به آن امید بست و در مقابل، عدهای بر این باورند که این حمله میتواند به سرنگونی جمهوری اسلامی منجر شود و امید به آن واقعگرایانه است.
چنین قضاوتهای با قاطعیت و پیامبرگونه درباره تاثیر حمله اسرائیل بر سرنگونی جمهوری اسلامی منطقی نیست. تنها کسی میتواند با اطمینان اینگونه سخن بگوید که مدعی آگاهی از غیب باشد و چنین چیزی ممکن نیست.
چنین اظهارنظرهایی بیشتر بازتاب آرزوها و تمایلات شخصی افراد است و به واقعیتهای موجود ارتباط چندانی ندارد. این رویکرد در هر دو سوی ماجرا دیده میشود. برخی میخواهند تصورات خود از واقعیت را جایگزین واقعیت کنند.
اجازه دهید این مسئله را دقیقتر بررسی کنیم. افرادی که عمدتا طرفدار یا وفادار به نظام جمهوری اسلامی هستند، معتقدند که جمهوری اسلامی در اثر حمله اسرائیل سقوط نخواهد کرد. اما نمیتوان با چنین قاطعیتی این نظر را تایید کرد.
درست است که در حال حاضر، اولویت اصلی اسرائیل پاسخ به حملات سپاه و ضربه به برنامه هستهای جمهوری اسلامی است، اما این به معنای نبود بحث سرنگونی جمهوری اسلامی در اسرائیل نیست. چهرههایی مانند نفتالی بنت، نخستوزیر سابق اسرائیل، گفتهاند که اکنون بهترین فرصت برای سرنگونی جمهوری اسلامی است. او گفته چنین فرصتهایی هر ۵۰ سال یکبار پیش میآید و اسرائیل باید از این فرصت برای سرنگونی حکومت ایران استفاده کند. هرچند بنت دیگر نخستوزیر نیست اما این دیدگاه همچنان در اسرائیل حامیانی جدی دارد.
از سوی دیگر، تجربههای تاریخی نشان داده که دیکتاتوریها پس از شکست در جنگها به شدت تضعیف شده و سقوط کردهاند. به عنوان مثال، امپراتوری ۳۰۰ ساله رومانوفها در روسیه پس از شکست در جنگ ۱۹۰۵ با ژاپن تضعیف شد و در نهایت در سال ۱۹۱۷ سقوط کرد. امپراتوری های آلمان؛ اتریش- مجارستان و عثمانی نیز پس از شکست در جنگ جهانی اول از هم پاشیدند، و حکومت نظامی ژاپن پس از شکست در جنگ جهانی دوم سقوط کرد. اینها واقعیتهای تاریخی هستند که نشان میدهند شکست در جنگ میتواند به سقوط دیکتاتوریها منجر شود.
من مخالف جنگ هستم و آن را مخربترین اختراع بشری میدانم، اما بر اساس این مثالهای تاریخی، ادعای اینکه جمهوری اسلامی هرگز در اثر حمله اسرائیل یا هر حمله خارجی دیگری سقوط نخواهد کرد، غیرعلمی و خلاف مصادیق تاریخی مشخص به نظر میرسد. اگر حمله خارجی منجر به شکست و تضعیف جمهوری اسلامی شود، احتمال قیام مردم و سقوط حکومت وجود دارد.
از طرف دیگر، کسانی که با قاطعیت میگویند حمله اسرائیل حتما منجر به سرنگونی جمهوری اسلامی خواهد شد نیز در اشتباهاند. حتی اگر آمریکا و اسرائیل چنین هدفی داشته باشند که در حال حاضر ندارند، هیچ تضمینی وجود ندارد که جمهوری اسلامی با یک حمله خارجی سقوط کند. حملهای که میتواند یک حکومت مانند حکومت صدام یا خامنهای را سرنگون کند، عمدتا حمله زمینی است و در حال حاضر هیچ بحثی درباره حمله زمینی به ایران وجود ندارد و چه بهتر که وجود ندارد. حمله اسرائیل شاید باعث تضعیف و تحقیر جمهوری اسلامی و نابودی زیرساختها شود، اما تضمینی برای سقوط حکومت نیست.
در نهایت، اگر بخواهیم جمعبندی کنیم، حمله اسرائیل و جنگ احتمالی با جمهوری اسلامی ممکن است به تضعیف و شکست آن منجر شود و شرایط را برای اعتراضات مردمی مهیا کند. اما آنچه در نهایت میتواند جمهوری اسلامی را سرنگون کند، مردم ایران هستند. البته همانطور که حکومت جمهوری اسلامی از شرایط بینالمللی برای بقای خود بهره میبرد، مردم ایران نیز حق دارند و باید از فرصتهای بینالمللی برای سرنگونی این حکومت استفاده کنند.
.........................................................................................................
مراد ویسی در برنامه روزانهاش در ایران اینترنشنال، خبرهای مهمی را که در لابهلای اخبار دیده، همراه با نکات تحلیلی و سوابقی که هر خبر ممکن است داشته باشد، گردآوری میکند تا اگر کسی فرصت پیگیری اخبار را نداشته باشد، بتواند با دیدن این برنامه از مهمترین اخبار روز مطلع شود
این متن خلاصه مطالب مطرح شده در برنامه سیاست با مراد ویسی است که روزهای شنبه تا چهارشنبه اینجا به اشتراک گذاشته خواهد شد.