مجید تخت روانچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران، در مصاحبه‌ای با خبرگزاری ایسنا، اعلام کرده است که جمهوری اسلامی باید خود را برای «بدترین حالت» در مواجهه با دونالد ترامپ آماده کند.

این اظهار نظر نشان می‌دهد که دولت ایران به خوبی آگاه است که مذاکره با ترامپ به‌ویژه با خواسته‌های دشواری که او ممکن است مطرح کند، مسیری آسان نخواهد بود و دورانی سخت پیش روی کشور قرار دارد.

احتمال شروط سخت‌گیرانه ترامپ

ترامپ به احتمال زیاد پیشنهادهایی به جمهوری اسلامی ارائه خواهد داد که پذیرش آن‌ها برای نظام دشوار باشد.

این شروط می‌تواند شامل توقف کامل برنامه هسته‌ای، پایان توسعه برنامه موشکی، قطع حمایت از گروه‌های نیابتی و دست کشیدن از اقدامات بی‌ثبات‌کننده در منطقه خاورمیانه باشد.

در واقع، این شرایط به معنای نوعی تسلیم تمام‌عیار جمهوری اسلامی خواهد بود، گرچه به نام «مذاکره» مطرح می‌شود.

برای رهبر جمهوری اسلامی، چنین شرایطی می‌تواند به‌شدت دردناک باشد. اگر در دوره اوباما از «نرمش قهرمانانه» سخن گفته می‌شد، اکنون چنین مذاکراتی می‌تواند به گفته برخی تحلیلگران و کارشناسان داخلی«تسلیم آگاهانه» تعبیر شود؛ وضعیتی که پذیرش آن برای خامنه‌ای، به دلیل تناقض با دیدگاه‌ها و سیاست‌های او، بسیار دشوار خواهد بود.

فشار داخلی و شکاف در حاکمیت

اظهارات تخت روانچی درباره آمادگی برای بدترین شرایط حاکی از آن است که فشارهای دولت ترامپ و پیشنهادهای سختگیرانه‌ای که در راه است، حتی مقامات ارشد جمهوری اسلامی را دچار اختلاف‌نظر کرده است. این شکاف‌ها در سطح افکار عمومی نیز بازتاب پیدا کرده و به نگرانی‌های عمیقی در درون نظام دامن زده است.

در این میان، احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی، نیز در توییتی نوشته که ترامپ در قبال امنیت اسرائیل هیچ نرمشی نشان نمی‌دهد و سیاست او در برابر جمهوری اسلامی نیز بر همین اصل استوار است. او تاکید کرده که ترامپ پیشنهادی ارائه نخواهد داد که باعث نارضایتی اسرائیل و نتانیاهو شود بنابر این پزشکیان به جای آنکه در این باره تصمیم بگیرد که به گفته او نوعی خودکشی سیاسی است، بهتر است این تصمیم را به رقیبان خود واگذار کند که البته معلوم است این تصمیم برخلاف نوشته احمد زیادآبادی با رقبای پزشکیان نیست، بلکه با خامنه‌ای است و چنین توافق و تسلیمی‌ به‌مثابه جام زهری دیگر برای یک رهبر دیگر جمهوری اسلامی است.

بحران در تصمیم‌گیری و اختلافات درونی

جمهوری اسلامی اکنون در شرایطی نیست که بتواند ادعا کند مذاکرات را رد می‌کند و همچنان قادر است خود را از تحریم‌های شدیدتر یا حتی جنگ احتمالی دور نگه دارد. دولت ترامپ به گونه‌ای پیش می‌رود که جمهوری اسلامی را به سمت پذیرش حداکثری شرایط یا مواجهه با برخورد نظامی سوق دهد.

این وضعیت به‌گونه‌ای است که میان جناح‌های مختلف نظام، جنگ قدرت و اختلاف نظر بر سر نحوه برخورد با آمریکا شدت گرفته است. مقامات ارشد از جمله محمد باقر قالیباف رییس مجلس، و غلامحسین محسنی اژه‌ای رییس قوه قضاییه، آشکارا به محمد جواد ظریف، یکی از مهم‌ترین چهره‌های دولت، حمله کرده‌اند و این نشان می‌دهد که نه‌تنها وحدت داخلی در نظام از بین رفته، بلکه شکاف‌هایی عمیق بر سر تصمیم‌گیری درباره مسائل کلان کشور ایجاد شده است.

اظهارات تخت روانچی نشان‌دهنده ضعف استراتژیک جمهوری اسلامی نیز هست.

از دست دادن ابزارهای گذشته، مانند اهرم گروه‌های نیابتی و تهدید به حمله به پایگاه‌های آمریکا، باعث شده که نظام در موضع ضعف قرار گیرد.

جمهوری اسلامی پیش‌تر با تکیه بر گروه‌هایی مانند حماس و حزب‌الله لبنان و حشدالشعبی عراق، در صحنه بین‌المللی مانور می‌داد، اما اکنون با شکست‌های متوالی این گروه‌ها و یا محدود شدن دایره مانور آنها، ابزارهای قدرت خود را از دست داده است.

فرماندهان سپاه که تا چندی پیش از حفظ بشار اسد به عنوان یک پیروزی بزرگ یاد می‌کردند، اکنون از فرو رویختن آنچه که خیمه محور مقاومت می‌نامیدند حرفی نمی‌زنند.

آنچه اکنون در برابر جمهوری اسلامی قرار دارد، نه‌تنها آزمونی برای تصمیم‌گیری درباره مذاکره یا تقابل با آمریکا، بلکه آزمونی برای بقای نظام است.

این اختلافات و جنگ قدرت درونی، به‌ویژه در شرایطی که کشور با بحران‌های متعدد داخلی و خارجی روبه‌روست، می‌تواند پایه‌های نظام را تضعیف کند و به بی‌ثباتی بیشتری دامن بزند؛ ضمن آنکه در آن شرایط سخت، مردم ناراضی نیز پشت سر نظام قرار ندارند.

خبرهای بیشتر

شنیداری