مدت زیادی از آن روزها نگذشته که مدارس ایران به میدان اعتراض و مخالفت با جمهوری اسلامی تبدیل شده بودند.
سال ۱۴۰۱ بهویژه مدارس دخترانه در قلب اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» قرار داشتند و مقاومت آنها از نظر بسیاری، از جمله حامیان حکومت، نشانهای از فروپاشی ایدئولوژی نظام در نسل جوان بود.
دانشآموزانی که تلاش شد و قرار بود در چهار دهه در سیستم آموزشی جمهوری اسلامی مطیع و وفادار تربیت شوند، به ناگهان به مبارزان جسوری تبدیل شدند که صدای اعتراضشان در کلاسها، دیوارها و حیاط مدرسهها طنینانداز شد.
در واکنش به این موج نافرمانی، جمهوری اسلامی پس از پروژه سرکوب خشونتآمیز خیزش انقلابی، تلاشهای خود را برای مهار اعتراضات در مدارس آغاز کرد. سایه حملات شیمیایی به دهها مدرسه، که از آذر ۱۴۰۱ شروع شد و تقریبا یک سال ادامه داشت، بر سر دانشآموزان سنگینی کرد.
این حملات که بیشتر دختران دانشآموز را هدف گرفته بود، ابزاری وحشتناک برای خاموش کردن صداهای اعتراض بود. با اینکه عاملان این حملات همچنان ناشناس باقی ماندهاند، بسیاری انگشت اتهام را به سمت نیروها و نهادهایی نشانه رفتند که از حمایت حکومت بهرهمند بودند. حکومتی که با سکوت خود به این وحشت اجازه تداوم داده بود و شاید هم در پشت صحنه از آن به عنوان ابزار سرکوب و ساکت کردن مدارس استفاده میکرد.
با اتمام اعتراضات و در مقام پاسخ، جمهوری اسلامی به دنبال گسترش برنامههای ایدئولوژیک خود در مدارس برآمده است. اعزام و استخدام طلاب در مدارس، برگزاری پرشور مراسمهای مذهبی و تلاش برای تشدید آن با حضور کودکان و دانشآموزان و دست بردن در محتواهای آموزشی نمونهای از این سیاستهاست. به نظر میرسد که رویه موجود با علیرضا کاظمی، گزینه وزارت آموزش و پرورش جدیدی که با رویکردی «انقلابی» وارد میدان شده تشدید شود؛ وزیر احتمالی که در مجلس تاکید کرد «فعالیتهای پرورشی و دینی» باید تقویت شود و نظام آموزشی باید دانشآموزانی «وطندوست و ولایتمدار» تربیت کند.
از دانشآموزان تا مدارس، خدمت به ایدئولوژی نظام
افزایش برگزاری مراسم دینی در سالهای اخیر به ابزاری برجسته برای نمایش اقتدار سیاسی و تقویت مشروعیت حکومت تبدیل شده است. جمهوری اسلامی از این مراسم- به واسطه ظرفیت بسیج عمومی آن- برای جعل و نمایش حمایت مردمی از نظام استفاده میکند و آنها را بهعنوان نمادی از بیعت با آرمانهای «ولایت» تلقی میکند. در این میان پیادهروی اربعین بهعنوان رویدادی بینالمللی و پرجمعیت، نقش مهمی در این سیاستها دارد.
در سال جاری، حکومت با تمرکز ویژه بر افزایش حضور دانشآموزان در این مراسم، برای اعزام ۱۵ هزار دانشآموز به این راهپیمایی برنامهریزی و اختصاص بودجه کرد. در مصاحبههای مختلف مسئولان وزارت آموزش و پرورش این مراسم را بهعنوان «مدرسه فرهنگی تربیتی» معرفی میکنند. اما در عمل آنها با بردن دانشآموزان به مراسم مذهبی در خارج از مرزها، به جز آنکه میخواهند نشان دهند که حامیان گسترده دارند، به دنبال نمایش این هستند که جمهوری اسلامی نه تنها مورد پذیرش نسلهای فعلی، بلکه نسلهای آینده نیز هست.
نهتنها دانشآموزان، بلکه امکانات آموزشی نیز در خدمت اهداف سیاسی حکومت هستند. علی مطهری، مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجانغربی، پیادهروی اربعین را «نماد اقتدار شیعه و ولایتمداری» خوانده و خواستار اختصاص تمام ظرفیتهای آموزشی استان برای این مراسم شده است.
در استانهایی مانند ایلام، کرمانشاه و خوزستان، به جای تمرکز بر نیازها و کمبودهای آموزشی، مدارس به محل اسکان زائران تبدیل و تجهیز شدهاند. علی درویشی، مدیرکل آموزش و پرورش ایلام، اعلام کرد که ۱۵۰ مدرسه بهطور ویژه برای اسکان زائران اربعین در نظر گرفته شدهاند.
پیادهروی اربعین، بخشی از «سند تحول بنیادین آموزشوپرورش» است تا به واسطه ترویج نگاه و مناسک اسلامی، آنچه را که برگرفته از گفتمان خامنهای «حیاط طیبه» میخواند به نسل جوان تحمیل کند.
محمدحسین پورثانی، معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزشوپرورش، تایید کرده که پیادهروی اربعین بهعنوان یکی از ابزارهای تربیتی است، ابزاری که در چهارچوب آن طرحهایی مانند «هر مدرسه یک موکب» و «همسفر من»، اجرا خواهد شد. طرحهایی که اعلام میشود به واسطه آن دانشآموزان «به نیابت از شهدا» در مراسم اربعین حاضر میشوند تا فرهنگ شهادتطلبی و ولایتمداری حکومت در نسل جوان تزریق شود.
در میان برنامههای وزارت آموزشوپرورش، علاوه بر اعزام دانشآموزان به عراق، برای کسانی که امکان سفر ندارند نیز برنامههای موازی تدارک دیده شده است. این برنامهها از یک سو به دنبال ترویج فرهنگ موکبداری و مشارکت فعال دانشآموزان در برپایی مراسم عزاداری است و از سوی دیگر با برگزاری مسابقات و نمایشگاههای دینی، به آموزش ایدئولوژیک و مذهبی آنان میپردازد.
رویدادهایی پرخرج و مخارج با بودجههای بدون حساب و کتاب مانند «دختران عاشورایی» و «اجتماع بزرگ نوجوانان اربعینی» که در استانهای مختلف برگزار شدهاند، در ظاهر به تجلیل از جوانان مذهبی میپردازند، اما در حقیقت ابزاری برای القای ارزشهای سیاسی خاص به شمار میروند؛ ارزشهایی با نمادسازیهایی از جمله ترانه حکومتی «سلام فرمانده».
این اقدامات در کنار بیتوجهی جمهوری اسلامی به کمبودهای آموزشی حتی در همین پنج استان صورت میگیرد و نظام سیاسی از منابع عمومی صرفا برای پیشبرد اهداف ایدئولوژیک خود استفاده میکند.
حجاب، بسیج و تصفیه؛ برنامههای وزیر جدید
وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی که به زودی با رای مجلس تحت مدیریت علیرضا کاظمی قرار خواهد گرفت، نهادی خواهد بود که با این اقدامات نه تنها موافق است بلکه آنها را تشدید هم خواهد کرد.
کاظمی ضمن آنکه در رابطه با برپایی مراسم مذهبی مانند اربعین گفته است «جا دارد در این زمینه بیشتر کار کنیم» بر این باور است که غیبت دانشآموزان و معلمانی که به راهپیمایی اربعین میروند باید موجه بشود. در واقع میتوان گفت انتصاب کاظمی، که هیچ مخالفی در مجلس «سوپر انقلابی» ندارد، نشان از اجماع حاکمیت بر ضرورت تقویت این روند ایدئولوژیک است.
کاظمی آشکارا بر بسط و تقویت بسیج دانشآموزی تاکید دارد و آن را بخشی از رسالت آموزش و پرورش میداند. او بسیج را «معجزه انقلاب» و دانشآموزان بسیجی را «همدل و همراه معلمان» توصیف میکند. این رویکرد، از تلاش احتمالی او برای جایگزینی آموزش علمی با برنامههای ایدئولوژیک بیشتر خبر میدهد که هدف آن تربیت «سربازانی وفادار» به نظام اسلامی است.
کاظمی همچنین برنامه تصفیه محتوا را دارد، او بر بازبینی کتب درسی به منظور تقویت مفاهیم «استکبارستیزی»، «فرهنگ ولایتمداری» و «ترویج فرهنگ شهادت» تاکید دارد. زیر نظر او هدف نظام آموزشی از تربیت جوانان، صرفا کسب مهارتها و دانش برای رقابت در عرصه جهانی نیست، بلکه تربیت نسلی است که بهطور کامل با ایدئولوژی حاکم همسو باشد.
برنامههایی با نامهای مذهبی مثل مراسم «احلی من العسل» و مسابقات قرآنی گسترده که در هزاران مدرسه برگزار شد، بخشی از پروژه ایدئولوژیک کاظمی است که طرح آن را در دورهای که تصدی معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش را داشت به انجام رساند. او در توضیح سالهای معاونت خود نکته حائز اهمیتی نیز میگوید: «دهها ساعت در تدوین محتوا و دستورالعمل موضوع حجاب وقت گذاشتم. شاید بتوان گفت بیشتر از هر بخش دیگر به این حوزه پرداختیم.» او از پیش خبر داده است که موضوع عفاف و حجاب را در کتب درسی و برنامههای روزانه دانشآموزان، با جدیت پی خواهد گرفت.
از سوی دیگر انتظار میرود وزارت این گزینه منسوب و مورد تایید چهرههای امنیتی و نظامی، با تقویت برنامه استخدام گسترده روحانیون و طلاب در مدارس همراه شود. در این راستا، کاظمی در سخنرانیهای مختلفی خواستار حضور بیشتر طلاب و مبلغان دینی در مدارس هم شده است. سیاستی که تاکنون منجر به استخدام بیش از ۲۵ هزار طلبه شدهاست و تاکید شده که ادامه خواهد یافت.
حضور این وزیر اصولگرا و انقلابی در کابینه مسعود پزشکیانی، که با شعار «عزت را به ایران برگردانیم» به قدرت رسید، از هماکنون نشان از آن دارد که عزت به مدارس ایران باز نخواهد گشت و این وزارتخانه همچنان به سوءاستفاده از جوانان زیر ۱۸ سال برای ترویج ایدئولوژیهای نظام ادامه خواهد داد و نقش اصلی خود یعنی تربیت نسل آگاه و مستقل را نادیده خواهد گرفت.