حکومت ایران در بسیاری موارد از شکنجه «اعدام مصنوعی» علیه زندانیان استفاده کرده است. حتی کودکان زیر ۱۸ سالی را که به دلایل مختلف از جمله شرکت در نزاعهای جمعی متهم به قتل شدهاند، بارها با این شکنجه پای چوبه دار بردهاند تا از آنها اعتراف اجباری بگیرد.
ابوالفضل چزانی ۱۴ ساله در سال ۱۳۹۷ در یکی از مناطق حاشیهای شهر قم به قتل متهم و بعد از چهار بار رفتن به سلول انفرادی و شکنجه اعدام مصنوعی، در سن ۱۷ سالگی اعدام شد.
خالد پیرزاده، زندانی سیاسی، بهمن ماه ۱۴۰۲ هنگامی که در اعتصاب غذا بود، اعلام کرد که او را دو بار پای اعدام بردهاند و «حکم وحشت» برایش اجرا کردهاند.
خیال میکردم در حال دیدن یک خواب وحشتناک هستم
سامان سیدی، معروف به سامان یاسین، رپر معترض که به اعدام محکوم شده بود، در یک فایل صوتی که در شهریور ماه ۱۴۰۲ از داخل زندان رجاییشهر منتشر شد، اعلام کرد که او را دو بار اعدام مصنوعی کردهاند.
احمد حائری، زندانی سیاسی و همبندی او در نامهای از زبان یاسین درباره لحظهای که خبر اجرای حکم اعدام را به او دادند، نوشت: «مسئولان زندان گفتند اجرای حکمات آمده، از بچهها شنیده بودم معنای این جمله را! خشکم زده بود. کاغذ و خودکاری داد دستم و گفت: «وصیتی اگر داری بنویس.»
حائری تاکید کرد که یاسین در آن لحظه در حالت بهتزدگی خیال میکرده در حال دیدن خوابی وحشتناک است و منتظر بوده با صدای فریاد کسی از خواب بپرد.
او درباره لحظهای که ماموران قصد داشتند حکم اعدام او را اجرا کنند نیز نوشت: «سوزش طنابی را دور گردنم حس کردم، خونی که انگار در بدنم منجمد شده بود، ناگهان به جوش آمد و با سر و صدا و نثار چند فحش گفتم زودتر راحتم کنید بیشرفها ....»
حائری با اشاره به اینکه یک مامور مسن سامان یاسین را نصیحت کرده و از او خواسته تا توبه کند، از قول او نوشت: «هر لحظه منتظر بودم تا زیر پایم خالی شود و به لطف کج بستن طناب، گردنم بشکند و تمام!»
او درباره لحظهای که اعلام کردند اجرای حکمش به تعویق افتاده نیز گفته بود: «انگار پاهایم را قطع کرده بودند و روی زمین انداخته بودند.»
بارها به دست بازجویان به دار کشیده شدم
پخشان عزیزی، زندانی سیاسی که سوم مرداد ماه به اعدام محکوم شد، در نامهای از زندان اوین با اشاره به شکنجه خود به دست نهادهای امنیتی نوشت: «بارها توسط بازجویان به دار کشیده شدهام.»
او در ادامه تاکید کرد: «ما برای اقتدار مرکزی، کوچکیم ولی برای احکام، سنگینترین و بزرگترین [حکمها نصیبمان میشود].»
سه بار اعدام مصنوعی برای معترضی با اتهام آتش زدن سطل زباله
جعفر نورمحمدزاده، پدر سهند نورمحمدزاده، معترضی که به دلیل آتش زدن سطل زباله و لاستیک در اعتراضات ۱۴۰۱ به محاربه و اعدام محکوم شده بود، به رسانهها خبر داده بود که پسرش را سه بار برای اعدام مصنوعی بردهاند.
بدنش لرزید و گفت شما نابود میشوید
یک منبع نزدیک به محسن غیاثی، معترض زندانی که در اعتراضات سال ۹۸ و ۱۴۰۱ بازداشت شده بود به ایراناینترنشنال گفت: «محسن را به شدت کتک زده بودند و به او گفته بودند وصیتنامهات را بنویس. چند روز بعد در حیاط زندان طناب دار را به گردنش انداخته بودند. در لحظه آخر وقتی تمام بدنش میلرزید، میگفت شما نابود میشوید، زودتر تمامش کنید. در لحظاتی که محسن چشمهایش را بسته بود و منتظر بود تا جانش را بگیرند به او گفته بودند اجرای حکمت به تعویق افتاد.»
به فاصله یک ساعت دو بار اعدام مصنوعی شدم
یلدا دهقانی، زن ۲۵ سالهای که در شهرهای مختلف استان گیلان فعالیت اعتراضی میدانی مانند پخش تراکت و دیوارنویسی انجام میداده، به فاصله یک ساعت، دو بار هدف اعدام مصنوعی با کلت کمری در اداره آگاهی رشت قرار گرفته است.
این زندانی سیاسی پیشین به ایراناینترنشنال گفت که نیمهشب یکم خرداد ۱۴۰۲ او را با ضرب و جرح، بازداشت و به اداره آگاهی رشت منتقل کردهاند.
او با اشاره به اینکه در آن زمان حتی نمیدانسته که اعدام مصنوعی یا اجرای حکم وحشت چیست، گفت: «در اداره آگاهی، یک سروان من را از موهایم گرفت و در حالی که روی زمین میکشید، به یک حیاط خلوت کوچک آنجا برد. من را کنار دیوار نگه داشت، فلش گوشیاش را روشن کرد، آن را به سمتم گرفت و گفت: «میخواهم از تو فیلم بگیرم و همراه جنازهات به خانوادهات تحویل بدهم. هر چیزی که فکر میکنی از ناراحتی آنها کم میکند، بگو. وقتی صدای شلیک تیر آمد، رویم به دیوار بود و احساس کردم که خون از نقطه شلیک گلوله در حال منتشر شدن روی بدنم است. با خودم گفتم الان بدنم داغ است و شاید چند دقیقه طول میکشد تا دردش را بفهمم.»
او گفت که بیشتر از یک دقیقه طول کشیده تا متوجه شود خشاب کلت خالی بوده است.
به گفته این زندانی سیاسی پیشین، دو ساعت بعد دوباره او را از اداره آگاهی به حیاط خلوت بردهاند و تهدیدش کردهاند اگر علیه خودش و دوستانش اعتراف نکند، این بار او را میکشند.
دهقانی با اشاره به اینکه نزدیک اذان صبح بوده و ماموران منتظر بودهاند تا اذان تمام شود و حکم اعدام او را اجرا کنند، گفت: «این بار اسلحه را بالای سرم گذاشته بودند و فشار میدادند و تهدید میکردند. با هر فشار من روی زمین میافتادم. با خودم گفتم این بار که منتظر اذان هستند حتما من را میکشند. ناگهان صدای خشاب آمد. این بار من بیهوش روی زمین افتادم. فکر کردم که مردهام اما چند دقیقه بعد در بازداشتگاه به هوش آمدم.»
دهقانی به ایراناینترنشنال گفت که در بازداشتگاه پلیس رشت چندین بار از سوی یک سروان مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است.
اعدامت میکنیم و کسی هم نمیفهمد
اشکان سلیمانی، زندانی سیاسی پیشین که در اعتراضات سال ۹۸ و ۱۴۰۱ بازداشت و به زندان محکوم شده بود، دو بار از سوی حکومت اعدام مصنوعی شده است. یک بار با کلت در حیاط اداره اطلاعات رشت و بار دیگر با طناب دار در زندان لاکان این شهر.
سلیمانی در آبان ۱۴۰۱ به اتهام نقش داشتن در آتش زدن یک دستگاه آمبولانس در جریان اعتراضات سراسری، بازداشت و به محاربه متهم شد.
این زندانی سیاسی پیشین در گفتوگو با ایراناینترنشنال درباره شبی که او را با کلت اعدام مصنوعی کردند، گفت: «فرمانده نیروهایی که من را بازداشت کرده بودند، دهانه کلت را روی بدنم گذاشت و گفت تو را اینجا اعدام میکنیم، هیچ کس هم نمیفهمد.»
سلیمانی با اشاره به اینکه وقتی به بند زندانیان سیاسی زندان لاکان رشت وارد شده، روایت تعداد زیادی از زندانیان را از اعدام مصنوعی با کلت شنیده است، به ایراناینترنشنال گفت: «زندانیان را در همان شب اول بازداشت با این روش، وادار به اعتراف اجباری علیه خودشان و نزدیکانشان میکردند.»
این زندانی سیاسی را یک هفته قبل از اعدام مصنوعی با طناب دار به انفرادی زندان لاکان رشت منتقل کردهاند.
او گفت: «شنبه من را به انفرادی بردند و گفتند پنجشنبه اعدام میشوی. من هر کاری کردم تا خودم را از بین ببرم. حتی با خودکاری که برای نوشتن وصیتنامه به من داده بودند، سعی کردم گلویم را پاره کنم.»
با خودم گفتم کاش کمی بیشتر زنده بمانم
سلیمانی تعریف کرد که در شب قبل از اعدام مصنوعی، یک آخوند را به سلولش فرستاده بودند تا برایش قرآن بخواند و از جهان بعد از مرگ بگوید که او به این کار اعتراض میکند.
او با اشاره به اینکه حتی یک درصد احتمال نمیداده حکم او اجرا نشود، گفت: «کلاه و چشمبند را از روی سرم برداشتند و یک نفر شروع به خواندن قرآن کرد. قرآنخوان، سوره کوثر را انتخاب کرده بود و من با خودم میگفتم که ای کاش سوره بلندتری میخواندند تا چند دقیقه بیشتر زنده بمانم. ناگهان طناب را روی گردنم انداختند. دو نفر که سمت چپ و راستم بودند چارپایه را ۱۵ تا ۲۰ ثانیه تکان دادند و ناگهان بعد از یک تکان محکم پاهایم را روی هوا گرفتند و گفتند: «حکم به تعویق افتاد.»
سلیمانی در ادامه به ایراناینترنشنال گفت اجرای حکم اعدام او را به یک هفته بعد موکول کردند و در این یک هفته، او را بیشتر از قبل شکنجه کردند.
اعدام مصنوعی روشی برای سرکوب و تهدید معترضان
اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد جمهوریاسلامی تعدادی از معترضان را در همان ساعتهای اول بازداشت، با انواع روشها مانند خفه کردن و نگه داشتن سر در آب و شلیک با کلت کمری، تهدید به اعدام کرده است تا از آنها علیه خودشان و نزدیکانشان اعتراف اجباری بگیرد.