نرگس محمدی، برنده زندانی جایزه نوبل صلح در نامهای آنچه را در جریان بازدید ششم دی ماه قضات دادگاه انقلاب و مقامهای قضایی جمهوری اسلامی از بند زنان زندان اوین رخ داده، شرح داد. او این بازدید را به تشکیل دادگاهی مردمی از سوی زندانیان علیه عوامل قضایی دخیل در جنایتها تشبیه کرد.
محمدی در این نامه که در صفحه اینستاگرامش منتشر شد، نوشت: «روز چهارشنبه شش دی ماه زمانی که قضات دادگاه انقلاب و مقامات قضایی به بند زنان آمدند و مواجهه و مقاومت زنان در مقابل سرکوب، شکنجه، زندان و اعدام شکل گرفت، صحنههایی بهیاد ماندنی به تصویر کشیده شد.»
او از این صحنهها به عنوان تصویری واضح و قدرتمند از بر پا شدن یک دادگاه مردمی علیه «عوامل قضایی دخیل در جنایتها که احکام ضد بشری صادر و اجرا کردهاند» یاد و تاکید کرد: «زنان در داخل زندان با شجاعت و شهامت در مقابل قضات صادر کننده احکامشان ایستادند و تنها خواستهشان توقف سرکوب و خشونت علیه مردم ایران بود. آنها فریاد زدند و از مقامات خواستند که اعدام و شکنجه را متوقف کنند.»
محمدی در ادامه با بیان اینکه «شش دی ماه بند زنان اوین، شکوهی از امر دادخواهی و قدرت و اقتدار معترضان بود»، نوشت: «قضات و مقامات در میان دهها نیروی امنیتی جرات بیرون آمدن از در اتاق یا پذیرفتن ورود زنان در اتاقهایشان را نداشتند. این لحظه همان لکنت زبان جنایتکار در مقابل دادخواه بود.»
او با روایت اتحاد میان خود و شمار دیگری از زنان زندانی سیاسی نوشت: «دستهایمان را به شکل قلاب زنجیر کردیم و شعار و سرود خواندیم و نام محسن شکاری را فریاد زدیم.»
محسن شکاری جوان معترض ۲۳ سالهای بود که قوه قضاییه جمهوری اسلامی ۱۷ آذر ۱۴۰۱ او را اعدام کرد.
نرگس محمدی با بیان اینکه در این لحظه «تصویر عموزاد از لای نردههای پنجره افسر نگهبانی که سرش پایین و پایینتر میافتاد، تصویری به یاد ماندنی شد در خاطرمان»، نوشت: «ای کاش عکاسی از آن لحظه عکس میگرفت.»
محمدرضا عموزاد، رییس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران و صادر کننده حکم اعدام برای محسن شکاری است. شکاری نخستین کسی بود که در جریان خیزش با حکم دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اعدام شد.
برنده جایزه نوبل صلح در بخش دیگری از نامهاش به حضور گلرخ ایرایی اشاره کرد و نوشت: «در آن لحظه گلرخ را میبینم که با یکی از ماموران بحث میکند و میگوید به جای عقب راندن ما یک بار رو به سوی آنان بگیر و به آنان بگو جنایت بس است. قتل و کشتار بس است. به جای ما آنان را متوقف کن که دستشان در خون است.»
او در ادامه درباره همراهی برخی دیگر از زنان زندانی نوشت: «صدای فریاد دیگری را میشنوم. سپیده سرش را از لای میلههای پنجره جلو میبرد و خطاب به عموزاد میگوید چرا محسن را کشتی؟ چرا محمدمهدی کرمی را کشتید؟ بیاختیار دیگری فریاد میکشد ماشالله کرمی کجاست؟ چرا آزادش نمیکنید؟ محبوبه با لهجه جنوبی فریاد میزند کیان را خودتان کشتید. حالا میخواهید مجاهد کورکور را اعدام کنید؟! از پشت درِ قفل شده، کمی دورتر از ما زنان فریاد میزنند رضا رسایی را نکشید.»
سروناز احمدی، زندانی سیاسی دیگری است که به گفته نرگس محمدی از پشت در قفل شده فریاد زده است: «محسن شکاری زنده است و خون سرد نمیشود.»
محمدی در پایان نامه خود نوشت: «گرچه این تصویر به دوربین هیچ عکاسی راه نیافت اما در روح و روان ما و ذهن جنایتکاران ثبت تاریخ شد.»
ایراناینترنشنال پیش از این در گزارشی نوشت که در جریان بازدید روز ششم دی ماه قضات دادگاه انقلاب و مقامات قضایی جمهوری اسلامی از زندان اوین، شماری از زنان زندانی سیاسی شعارهایی از جمله «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر جمهوری اسلامی» و «زن، زندگی، آزادی» سر دادند و سرودهای انقلابی خواندند.
بنا بر اطلاع منابع ایراناینترنشنال، تعدادی از قضات دادگاه انقلاب همچون ایمان افشاری، رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، محمدرضا عموزاد، رییس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران، علی قناعتکار، سرپرست دادسرای امنیت، علی القاصیمهر، رییس دادگستری کل استان تهران و تعدادی دیگر از مقامات امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی، از جمله افراد بازدید کننده از بند زنان زندان اوین بودهاند.
نرگس محمدی در سالهای گذشته بارها با عناوین اتهامی مختلف به دلیل فعالیتهای حقوق بشریاش بازداشت، محاکمه و حدود شش سال زندانی شد.
او آخرین بار در آبان ۱۴۰۰ بازداشت شد و از آن زمان تاکنون در پروندههای مختلف مجموعا به ۱۰ سال و ۹ ماه زندان، ۱۵۴ ضربه شلاق، چهار ماه رفتگری و نظافت خیابانها و دو فقره جزای نقدی محکوم شده است.
این فعال حقوق بشر زندانی به دلیل فعالیتهای حقوق بشریاش در زندان و فرستادن بیانیه و نوشتههایش به بیرون زندان با پروندهسازیهای متعدد نهادهای امنیتی علیه خود مواجه شده است.