میرحسین موسوی در پیامی از حصر اعلام کرد «اجرای بدون تنازل قانون اساسی»، به عنوان شعاری که ۱۳ سال پیش مطرح کرده بود دیگر کارساز نیست و خواستار تهیه قانون اساسی جدیدی «برای نجات ایران» شد.
او خواستار تدوین میثاقی جدید شد که «پیشنویس آن از سوی نمایندگان منتخب مردم، از هر قومیتی و با هر گرایش سیاسی و عقیدتی تهیه شود و در یک همهپرسی آزاد به تایید ملت برسد.»
موسوی در پیام خود تاکید کرد که ایران و ایرانیان «نیازمند و مهیای تحولی بنیادیناند» که خطوط اصلیاش را جنبش پاک «زن، زندگی، آزادی» ترسیم میکند و این سه کلمه بذرهای آینده روشناند.
به گفته میرحسین موسوی، «همان حقی که شالوده انقلاب مردم در سال ۱۳۵۷ و قانون اساسی فعلی قرار گرفت» برای نسلهای بعدی نیز محرز است تا «به منظور حفظ امنیت عمومی و پیشگیری از خشونت، خواستار تغییر نظم موجود یا تدوین میثاقی اساسا تازه شوند».
او در پایان این پیام نوشت: «برای نجات ایران، آن مادری که از او طفلی به نام شادی گم شده است، با چشمهای روشن براق، با گیسویی بلند به بالای آرزو. هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر. این هم نشان ما: یک سو خلیج فارس، سوی دگر خزر.»
این جملات، شعری است از محمدرضا شفیعی کدکنی.
میرحسین موسوی در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ خواستار «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» شده بود.
او اما سال ۱۳۸۹ در بیانیه هجدهم خود اعلام کرد: «قوانین کشوری و از جمله قانون اساسی متونی همیشگی و تغییرناپذیر نیستند.»
موسوی با این حال تاکید کرده بود: «تنها تغییر و اصلاحی در قانون اساسی مورد پذیرش است که در فرایند مذاکره و گفتوگوی اجتماعی و با مشارکت همه اقشار و گروههای اجتماعی و با پرهیز از تصلب و انحصارگرایی و زورگویی صورت پذیرد.»